loading...
امامت و ولایت
محمد ایوب ملازهی بازدید : 15 چهارشنبه 02 اسفند 1391 نظرات (0)
غدير و ولايت باطني انسان
جام جم آنلاين: «پيامبر (ص)، دستش را بر بازوي علي (ع) زد و آن را بلند كرد و اين در حالي بود كه اميرالمؤمنين (ع) از وقتي كه پيامبر (ص) بر فراز منبر آمده بود يك پله پايين‌تر از مكان حضرت ايستاده بود و نسبت به صورت حضرت به طرف راست مايل بود كه گويي هر دو در يك مكان ايستاده‌اند.

پس پيامبر(ص) با دستش، دست او را بلند و هر دو دست را به سوي آسمان باز كرد و علي(ع) را از جا بلند نمود تا حدي كه پاي او موازي زانوي پيامبر(ص) رسيد. سپس فرمود: اي مردم اين علي است برادر من و وصي من و جامع علم من، و جانشين من در امتم... » (1)

غدير، عيد ولايت است. عيد اتمام حجت پيامبر(ص) با مردم و عيد معرفي حجت خدا بر ايشان پس از نبي خاتم(ص)؛ چراكه ولي، حجت خداوند بر زمين است و علي(ع) مظهر حقيقي آن در زمان. دين محمد(ص) با ولايت علي(ع) كامل و نعمت خداوند بر خلايق نيز با انتصاب علي(ع) تمام مي‌شود. غدير تنها يك واقعه تاريخي نيست. غدير آنجاست كه تقدير زمين و زمان تا هميشه در آن رقم مي‌خورد كه حيات انسان باطني و ولايي باشد و مبدا ولايت پس از پيامبر، امير مؤمنان علي(ع.) اما ولايت چيست.

آنگاه كه پيامبر اكرم(ص) در حالي كه دستان مبارك علي(ع) را در دست دارد، مي‌فرمايد: «من كنت مولاه فهذا علي مولاه» مرادش از مولا چيست؟ چه ولايتي مد نظر پيامبر(ص) است؟ اين پرسشي است كه پاسخش مهم‌تر از آن است كه تصور مي‌شود. اهل سنت آن را دوستي معنا كرده‌اند و شيعه، رهبر و سرپرست. معاني مشهور از ولايت نيز همين دو معناست، اما اين شهرت منحصر بودن ولايت در اين دو معنا را افاده نمي‌كند. گذشته از بحث‌هاي شيعه و سني در ارتباط با معناي ولايت در حديث غدير، بحث ديگري مطرح است كه خود به‌تنهايي مي‌تواند اثبات‌كننده ولاي رهبري امام‌علي(ع) و نيز همه ائمه معصومين(س) باشد، حتي اگر غديري نمي‌بود و صراحتي اينچنين در باب رهبري حضرت علي(ع) وجود نمي‌داشت.

درخصوص دو معناي مورد اشاره (دوستي و رهبري) سخن فراوان گفته شده و ما نيز بسيار درباره آن شنيده‌ايم، اما درباره معاني ديگر ولايت كمتر اشاره رفته است و قصد داريم در اين نوشتار بيشتر به آن معاني مغفول‌مانده بپردازيم، بخصوص چون معناي چهارم يعني ولاي تصرف يا ولاي تكويني مهم‌ترين معناي ولايت است و والاترين مرحله آن. مرجع اين بحث كتاب «ولا‌ها و ولايت‌ها» اثر استاد شهيد مرتضي مطهري(ره) است كه پيش از آن در قالب مقاله‌اي در سال 1347 براي كتاب «محمد خاتم پيامبران» چاپ مؤسسه حسينيه ارشاد به رشته تحرير درآمده بود.

استاد شهيد در كتاب ولا‌ها و ولايت‌ها در عين اختصار، بحث تخصصي و جامعي را در باب معناي ولايت ارائه كرده كه از معناي لغوي واژه ولي آغاز مي‌شود و پس از تقسيماتي همچون ولاي منفي و ولاي اثباتي و سپس تقسيم ولاي اثباتي به ولاي اثباتي عام و ولاي اثباتي خاص به تقسيمات چهارگانه ولايت يعني ولاي محبت، ولاي امامت، ولاي زعامت و ولاي تصرف مي‌رسد كه مد نظر ما در اين نوشته نيز همين تقسيم اخير است، آن هم تا بدان اندازه كه مناسب براي معرفي و شناخت اجمالي باشد. طبعاً پاسخ پرسش‌ها و ابهامات احتمالي پيش رو را ‌بايد از متن كتاب و از مباحث مبسوط آن خواست نه از اين مختصر. در واقع ما در اينجا بيشتر در مقام توصيف و معرفي كلام استاد هستيم نه شرح و تبيين شايسته و درخور آن.

گفتيم كه بحث ولاي رهبري اهل بيت(ع) به طور عام و ولايت حضرت علي(ع) به طور خاص، فارغ از واقعه غدير نيز قابل اثبات است. شاهد بر اين مدعا از جمله آيه 55 سوره مائده است: «همانا ولي شما خداست و فرستاده‌اش و آنان كه ايمان آورده‌اند كه نماز را به پا مي‌دارند و زكات را در حال ركوع ادا مي‌كنند» كه در اختصاص شأن نزول آن به حضرت علي(ع) علماي اهل تسنن نيز ابراز جزم و يقين كرده‌اند. اما اين ولي و نيز مولا در حديث غدير، تنها به معناي رهبري يا زعامت نيست چنانچه تنها به معناي دوستي هم نيست. اين دو معنا فقط قسم اول و سوم تقسيم شهيد مطهري(ره) از ولايت يعني ولاي محبت و ولاي زعامت را شامل مي‌شود كه پيشتر به آن اشاره شد. مهم‌تر از اين دو، قسم دوم و چهارم يعني ولاي امامت و ولاي تصرف است.

ولاي امامت

استاد علامه، اين قسم از استعمال معنايي ولايت را چنين تعريف مي‌كند: «ولاي امامت و پيشوايي و به عبارت ديگر مقام مرجعيت ديني، يعني مقامي‌كه ديگران بايد از وي پيروي كنند. او را الگوي اعمال و رفتار خويش قرار دهند و دستورات ديني را از او بياموزند و به عبارت ديگر زعامت ديني است.

غدير، عيد ولايت است و ولي، حجت خداوند بر زمين ‌است و علي(ع)‌ مظهر حقيقي آن در زمان

چنين مقامي ‌مستلزم عصمت است و چنين كسي قول و عملش سند و حجت است براي ديگران.» اهميت ولاي امامت در اهميت لزوم وجود مرجع ديني و لزوم وجود الگوي معصوم از خطا و گناه است. تنها نفس وجود قرآن براي كمال بشر كافي نيست. قرآن مفسر مي‌خواهد و تفسير آن نيز منحصر به اهل‌بيت(ع) است، چنانچه پيامبر(ص) در ادامه بخش فوق‌الذكر از خطبه غدير درباره حضرت علي(ع) فرموده‌اند: «و خليفتي في امتي، علي تفسير كتاب الله عزوجل و الداعي اليه:... و جانشين من در تفسير كتاب خداوند عزوجل و دعوت به آن.» از اين گذشته انسان براي كمال نيازمند وجود انساني از جنس خود است تا خويشتن را در آينه وجود او ببيند و بيابد. تنها كلام كافي نيست. آينه لازم است و آينه هم تا پاك و شفاف و عاري از كدورت و آلودگي نباشد خاصيت آينگي ندارد. ولايت اما در اين نيز خلاصه نمي‌شود و مرتبه بالاتر و والاتري نيز دارد.

ولاي تصرف

شهيد مطهري(ره) بر آن است كه ولاي تصرف يا ولاي معنوي بالاترين مراحل ولايت است و در اين خصوص بيان مي‌كند كه ديگر اقسام ولايت يا مربوط است به رابطه قرابتي با رسول اكرم(ص)‌ بعلاوه مقام طهارت و قداست شخصي اهل‌بيت (ولاي محبت) يا مربوط است به صلاحيت علمي يا اجتماعي آنها (ولاي امامت و ولاي زعامت.) به عقيده ايشان، آنچه به نام ولايت در دو مورد اخير ناميده مي‌شود از حدود تشريع و قرارداد تجاوز نمي‌كند، چنانچه گويي فلسفه اين قرارداد صلاحيت علمي ‌يا اجتماعي است، اما ولايت تصرف يا ولايت معنوي نوعي اقتدار و تسلط فوق‌العاده تكويني است. شهيد مطهري ولايت تكويني را از يك طرف به استعدادهاي نهفته در وجود انسان مربوط مي‌داند و به كمالات بالقوه اين موجود شگفت و از طرف ديگر به رابطه اين موجود با خدا.

در تعريف و توضيح اين مهم‌ترين معناي ولايت به قلم استاد مي‌خوانيم: «مقصود از ولايت تكويني اين است كه انسان بر اثر پيمودن صراط عبوديت به مقام قرب الهي نايل مي‌شود و اثر وصول به مقام قرب البته در مراحل عالي آن اين است كه معنويت انساني كه خود حقيقت و واقعيتي است، در وي متمركز مي‌شود و با داشتن آن معنويت، قافله‌سالار معنويات، مسلط بر ضمائر و شاهد بر اعمال و حجت زمان مي‌شود. زمين هيچ‌گاه از ولي‌اي كه حامل چنين معنويتي باشد و به عبارت ديگر، از انسان كامل خالي نيست.»

حيات باطني انسان

اهميت ولاي تصرف در اهميت همين حيات ديگرگونه انساني است، حيات معنوي يا حيات باطني كه وراي اين زندگي ظاهري نباتي و حيواني است. در بررسي ولايت تكويني درخواهيم يافت كه اين قسم از ولايت علاوه بر تجربه عام ديني با تجربه خاص عرفاني در ارتباط است و لذا آن را از مسائل عرفاني برشمرده‌اند. پس لازمه باور به ولاي تصرف باور به حقانيت تجربه و دريافت عرفاني از هستي و آفرينش است و الا چه عجب از انكار و اصرار بر عدم قبول اين نحوه نگرش ولايي نسبت به حيات. علامه طباطبايي(ره) در توصيف حيات باطني و رابطه آن با ولايت مي‌فرمايد: «در زير لفافه زندگي اجتماعي كه انسان با رعايت نواميس ديني به سر مي‌برد، واقعيتي است زنده و حياتي است معنوي كه نعمت‌هاي اخروي و خوشبختي‌هاي هميشگي از آن سرچشمه گرفته و به عبارت ديگر مظاهر وي هستند. اين حقيقت و واقعيت است كه به نام ولايت ناميده مي‌شود» و سپس در خصوص رابطه امام معصوم با اين معناي باطني از ولايت بيان مي‌دارد: «امام يعني كسي كه از جانب حق سبحانه براي پيشروي صراط ولايت اختيار شده و زمام هدايت معنوي را در دست گرفته. ولايت كه به قلوب بندگان مي‌تابد، اشعه و خطوط نوري است از كانون نوري كه پيش اوست و موهبت‌هاي متفرقه، جوي‌هايي هستند متصل به درياي بيكراني كه نزد وي مي‌باشد» (2)

و اما علي(ع)، امام اول، پيشواي نخستين، ولي و مولاي متقيان، سرسلسله سكانداران كشتي حيات باطني انسان است كه در روزي فرازماني و در منطقه‌اي فرامكاني به نام غدير خم در حالي كه بازو در دست نبي خدا داشت، به ولايت نه برگزيده كه معرفي شد. او پيشتر براي اين مقام برگزيده شده بود. هم او هم يازده ولي امر ديگري كه از سلاله پاك او بودند. هم او، هم امام عصر ما مهدي(عج) كه غدير روز او نيز است. غدير عيد ولايت است و ولايت، صراط مستقيم حيات باطني انسان.

پانوشت‌ها:

1- حديث و خطبه غدير خم، ترجمه محمدباقر انصاري

2 - مأخذ ذكر شده در كتاب «ولا‌ها و ولايت‌ها:» نشريه سالانه مكتب تشيع، شماره 2


ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 9
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 3
  • آی پی دیروز : 10
  • بازدید امروز : 3
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 3
  • بازدید ماه : 3
  • بازدید سال : 6
  • بازدید کلی : 1,433
  • کدهای اختصاصی

    جدیدترین قالبهای بلاگفا


    جدیدترین کدهای موزیک برای وبلاگ

    روزشمار غدیر
    زیارت عاشورا

    هدایت به بالا

    دریافت کد حدیث تصادفی

    حدیث موضوعی

    حدیث